سلام!
خوش اومدید🌹
کتاب "عذرخواهی بسه دختر" اثر ریچل هاریس از جمله کتابهایی است که هر خانمی باید تو زندگیش شده یبار بخونه.
چون امکان خوندن برای خیلی ها وجود نداره، تصمیم گرفتم در حد امکان ضبطش کنم تا عزیزانی که نمی توانند بخوانند حداقل بشنوند.
برای اینکه حق معنوی ناشر و مترجمم حفظ بشه سعی کردم به زبان عامیانه و بیشتر درک خودم را براتون بگم؛ شرمنده♡
و البته به بزرگواری خودتون تپق ها و اشتباهات و قطع و وصل شدن ها را ببخشید! یه فندق کوچولو حواس جمعی زیادی مطالبه میکنه☺️
دریافت
عنوان: پینوکیو
حجم: 14.4 مگابایت
اگه بشنوید یکنفر را پینوکیو صدا می‌کنند، تصور ذهنی‌تان از آن شخص چه خواهد بود؟ آیا یاد انیمیشن پدرژپتو و پینوکیو چوبیش می‌افتید؟ ممکن است تصاویرذهنی دیگری برای خودتان بسازید؟
داستان پینوکیو اولین داستان کوتاه من بوده، وقتی دوم دبیرستان بودم. روحیات دختر داستان به روحیه خودم در آن سن به شدت نزدیکه.
صداگذاری و ساخت پادکست داستانم هم مربوط به دانشگاهم است. برای رادیو ریحون و پادکست کلاسیمان که آدرسش در منو، پادکست هست.
آتاناز هم یک اسم ترکی است به معنی جان و عمر پدر که در آن سن من علاقه خاصی نسبت به این اسم داشتم؛ تا جایی که آی‌دی اکثر شبکه‌های اجتماعیم atanaz بود! برای همین هم دوست داشتم اسم شخصیت اصلی داستانم آتاناز باشد.
خرم و مانا باشید!♡
یکی از همین طلوع و غروب های گذشته بود که استادمان سرکلاس گفت: بالاخره باید از یک جایی شروع کنید.حتی شده نقد فیلم و تئاترهایی که می بینید و یا یک اتفاقی که کنارتان می افتد و میتواند سوژه خیلی خوبی باشد.
این شد که وقتی تقویمم ورق خورد و افتاد روی سه شنبه، از فرصت سوء استفاده کردم و بعد کلاسم رفتم سینما😊
سلام!
از زمانی که بابا آدم پا رو زمین گذاشت تا امروز که خودمون رو این زمین گرد با چرخ گردون می چرخیم، خیلی چیزها عوض شدن. چه چرخی که انسانهای اولیه اختراع کردن، چه خط و چه تکنولوژی ها.
یه روزایی حس و حالی که تو نامه نوشتن بود تو هیچی نبود
تا اینکه پست الکترونیک چشماشو @@ رو دنیای ما باز کرد.
یادمه تو این دوره همه چی الکترونیکی بودن ها، بازم نامه کاغذی نوشتن و یه هفته چشم انتظار بودن تا جوابت بیاد یه حس دیگه داشت.
امروز تو سایت ها که میگشتم یه سایت جذاب پیدا کردم؛ گفتم شاید بقیه هم دوست داشته باشند ببینند...